×
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الحادی عشر: فی الطامات و فی الاقاویل المختلفة » الفصل الثانی - فی الاقاویل المختلفة خدمة السلطان » شمارهٔ ۳۵
بلبل همه شب به درد دل می نالید
خون دل خود در رخ خود می مالید
می گفت که گل به زیر پا می سپرند
زین پس به چمن مرا بباید نالید
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۴۲۸
آنان که زوصلشان دلم می بالید
جانم زفراقشان فراوان نالید
ناگاه دهان گورشان بی دندان
چون آب بخورد و خاک در لب مالید