گنجور

 
۱
۲
۳
۴
۵
 

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲۷- سورة النمل- مکیة » ۶ - النوبة الثالثة

 

من پندارم که هستم اندر کاری

ای بر سر پنداشت چو من بسیاری‌

۱ بیت
میبدی
 

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲۸- سورة القصص- مکیة » ۴ - النوبة الثالثة

 

من پندارم که هستم اندر کاری

ای بر سر پنداشت چو من بسیاری‌

اکنون که نماند با توام بازاری

در دیده پنداشت زدم مسماری‌

۲ بیت
میبدی
 

خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۱۴

 

یک نیمه ز عمر شد به هر تیماری

تا داد فلک به آخرم دلداری

بر من فلکا تو را چه منت؟ باری

تا عمر به نستدی ندادی یاری

۲ بیت
خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۲۳

 

ترسا صنمی کز پی هر غم‌خواری

بر هر در دیری زده دارد داری

ز آن زلف صلیب شکل دادی باری

یک موی کزو ببستمی زناری

۲ بیت
خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۲۴

 

عمرم همه ناکام شد از بیکاری

کارم همه ناساز شد از بی‌یاری

ای یار مگر تو کار من بگزاری

وی چرخ مگر تو عمر من باز آری

۲ بیت
خاقانی
 

عطار » مختارنامه » باب اول: در توحیدِ باری عزّ شأنه » شمارهٔ ۶۳

 

کردم تک و پوی بی عدد بسیاری

وز گرد رهت نیافتم آثاری

گیرم که ترا مینتوان دانستن

با بنده بگو که کیستم من باری

۲ بیت
عطار
 

عطار » مختارنامه » باب اول: در توحیدِ باری عزّ شأنه » شمارهٔ ۱۱۰

 

گر من زگنه توبه کنم بسیاری

تا تو ندهی توبه، نیم بر کاری

گر نیکم و گر بدم مسلمان توام

از کافرِ نفسم برهان یکباری

۲ بیت
عطار
 

عطار » مختارنامه » باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد » شمارهٔ ۷۰

 

گر پرده ز روی کار بر میداری!

اندر پس پرده لعبت بیکاری

یا هر چه که هست در جهان آینه است!

با آینهٔ جمله تویی پنداری

۲ بیت
عطار
 

عطار » مختارنامه » باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر » شمارهٔ ۵۸

 

هم کار ز دست رفت در بی کاری

هم عمر عزیز میرود در خواری

تا چون بود این باقی عمرم که نبود

از عمر گذشته هیچ برخورداری

۲ بیت
عطار
 

عطار » مختارنامه » باب بیست و ششم: در صفت گریستن » شمارهٔ ۱۱

 

هر چند که پشت و روی دارم کاری

از دیدهٔ خویش تازه رویم باری

رویم که ز آب دیده دارد ادرار

هر لحظه مراتازه کند ادراری

۲ بیت
عطار
 

عطار » مختارنامه » باب بیست و هشتم: در امیدواری نمودن » شمارهٔ ۴

 

بر دل گرهی بستم و بر جان باری

و افتاد بر آن گره، گره بسیاری

پوشیده نمانَد سرِ مویی کاری

گر باز شود این گرهم یک باری

۲ بیت
عطار
 

عطار » مختارنامه » باب سی و دوم: در شكایت كردن از معشوق » شمارهٔ ۲

 

چون من به خلاف تو نکردم کاری

از بنده چرا گرفتهای آزاری

هر روز جهان بر من مسکین مفروش

بازم خر ازین فروختن یکباری

۲ بیت
عطار
 

عطار » مختارنامه » باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد » شمارهٔ ۴۵

 

چون نیست نصیبِ من به جز غمخواری

موجود برای غم شدم پنداری

چون شمع اگر تنم بسوزد صد بار

یک ذرّه ز پروانه نجویم یاری

۲ بیت
عطار
 

عطار » مختارنامه » باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد » شمارهٔ ۷۲

 

گفتم:‌شمعا! چون همه شب در کاری

از گرمی کار و بار برگی داری

گفتا که درین سوختن و دشواری

اشکم بارست و آتشم سرباری

۲ بیت
عطار
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۳۴ - داستان صعلوک و شیر و بوزنه

 

رفتم چو ندیدم از تو بر خورداری

وز صحبت تو بسی کشیدم خواری

گر بد بودم برستی از صحبت من

ور نیک بدم مرا بسی یادآری

۲ بیت
ظهیری سمرقندی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۱۶۱ - الرّضا و التّسلیم

 

گر واقفی ای مرد به هر اسراری

چندین چه خوری بیهده را تیماری

چون می نرود به اختیارت کاری

خوش باش درین زمان که هستی باری

۲ بیت
اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب » شمارهٔ ۱۷۳

 

گر عاشق صادقی همی کش خواری

ور معشوقی به خرّمی ده یاری

گیرم که نکرده ای بیاموز آخر

از بلبل و گل بی دلی و دلداری

۲ بیت
اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب » شمارهٔ ۲۶۶

 

چندت گویم گر سر مردم داری

می باش دلا گر سر مردم داری

تا کی جویی زمردمی بیزاری

یکباره چرا زمردمی بیزاری

۲ بیت
اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الحادی عشر: فی الطامات و فی الاقاویل المختلفة » الفصل الثانی - فی الاقاویل المختلفة خدمة السلطان » شمارهٔ ۵۹

 

هر روز دلم در طلب دلداری

بنهاده به نزد خویشتن بازاری

هر جا که شکر لبی و گل رخساری

ما را همه درخور است مشکل کاری

۲ بیت
اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی عشر: فی الوصیة و الاسف علی مافات و ذکر الفناء و البقاء و ذکر مرتبته و وصف حالته رضی الله عنه » شمارهٔ ۶

 

هر لحظه دلم در طلب دلداری

هر دم بودم با دگری بازاری

شد عمر زدست و برنیامد کاری

آری چه کنم چنین نهادند کاری

۲ بیت
اوحدالدین کرمانی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
 
تعداد کل نتایج: ۱۰۰