گنجور

ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۶

 

در عالم تنگ عرصه سفله نهاد

سر بر زانو بنفشه سان باید داد

گردون دونست روی او نتوان دید

گیتی تنگست راست نتوان ایستاد

ابوالحسن فراهانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۳

 

جمعند در انجمن چو ارباب عناد

خیزد ز نفس درازی خامه فساد

از پنج فزون گشت چو ابیات غزل

بر پنجه ی او بود چو انگشت زیاد

سلیم تهرانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۴

 

ای غمزه ی تو نهاده رسم بیداد

مژگان تو خونریز چو تیغ جلاد

از داغ جدایی تو هفت اعضایم

مچون نی هفت بند، دارد فریاد

سلیم تهرانی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۶

 

در فصل چنین که شد گلستان آباد

سرزد گل عیش بلبل از شاخ مراد

دستی که تهی ز ساغر می باشد

چون دست چنار، بایدش داد به باد!

طغرای مشهدی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۱۸۴

 

بگزیده و نگزیده درین باغ مراد

هر گوشه نشسته‌اند با خاطر شاد

بگشا به گل چیده و ناچیده نظر

این قسمت آتش است و آن روزی باد

قدسی مشهدی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۱۸۵

 

تا کار دلت به خواهش نفس افتاد

چون بوالهوس از عشق کجا آری یاد

در ضبط هوای نفس، کس چون تو مباد

تا کی چو حباب در گره بندی باد؟

قدسی مشهدی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۱۸۶

 

تا شاهد حسن تو ز رخ پرده گشاد

برد از هوشم، که دیگرم هوش مباد

تا عشق تو شد رام به دل، حرف خرد

نقلی‌ست که جسته جسته می‌آید یاد

قدسی مشهدی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۱۸۷

 

کشمیر که با بهشت هم‌چشم افتاد

صد حیف که در جای بدی شد بنیاد

کشمیر درین زمین نمی‌کرد وطن

تا این ره بد که پیش کشمیر نهاد؟

قدسی مشهدی
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۵

 

آنم که بود بدامن صحرا باد

تا ره سپرد بکوه پیچد فریاد

سرگشته چنان بکوه و دشتم بیتو

کز لیلی مجنون وز شیرین فرهاد

مشتاق اصفهانی
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۶

 

آنم که بدشت و کوه تا گردد باد

باشم من از آن پریوش حور نژاد

سرگشته بدشت چون ز لیلی مجنون

آواره بکوه چون ز شیرین فرهاد

مشتاق اصفهانی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۵ - ماده تاریخ (۱۱۷۶ ه.ق)

 

در عهد کریم خان، شه ملک قباد

از سعی سلیم حاکم پاک نهاد

تعمیر چو یافت باغ فین، آذر گفت:

«آباد شده عمارت فین آباد»

آذر بیگدلی
 

قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰

 

از خواجه مگر محاسنت را چه فتاد

کز صدمه دندانت نگردد آزاد؟

بر ریش تو یک گوزه گره خواهم زد

زان سان که به دندان، نه توانیش گشاد

قائم مقام فراهانی
 

قائم مقام فراهانی » منشآت » نامه‌های فارسی » شمارهٔ ۹۳ - خطاب به محمدرضا خان

 

این تیغ حسن شاه شه دانش و داد

وز شاه جهان سوز و محمد شه راد

ایزد بکف فتح علی شاه نهاد

یعنی که پدر بر پدر این ملک گشاد

قائم مقام فراهانی
 

قائم مقام فراهانی » منشآت » دیباچه‌ها » دیباچه سیم

 

لولا خشیت لقلت لیس کمثله

فی قدره الابداعع و الایجاد

کلا ولن تلقی عیون الدهر ما

لم فی الازال و الاباد

قائم مقام فراهانی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » رباعیات » شمارهٔ ۶۰

 

این خر گله بی وجود مردم ایجاد

تا آدم راستین نگردد به جهاد

البته قیام تو نگردد نزدیک

از دوریت ای قیامت کبری داد

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » رباعیات » شمارهٔ ۶۲

 

زی سنبل خط زخالش بردم فریاد

کم گندم وی خوشه تن دانه نهاد

صد خرمن از آن گفت به یک جو خواهی

تا کی این کاه کهنه ها داد بباد

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » رباعیات » شمارهٔ ۶۳

 

یزدان به زلل نز در اعزاز نهاد

بر آذر و آب و باد و خاکت بنیاد

گردت به هوا یک نم تف و این همه تف

آبت آتشی یک کف خاک این همه باد

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » رباعیات » شمارهٔ ۶۴

 

جای زه از آن سخت کمان ابرو داد

کم زاد رگ و پی سست تر از موی افتاد

با این خمشم که پیش حلاجی وی

تا چک زده پنبه و پشم است به باد

یغمای جندقی
 

صامت بروجردی » کتاب المواد و التاریخ » شمارهٔ ۱۳

 

از اول صبح کون تا شام معاد

جز ختم رسل هادی کل فخر عباد

بهتر ز علی و یازده اولادش

بالله ندیده دهر و نه مادر زاد

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب المواد و التاریخ » شمارهٔ ۱۳

 

از اول صبح کون تا شام معاد

جز ختم رسل هادی کل فخر عباد

صامت بروجردی
 
 
۱
۴
۵
۶
sunny dark_mode