گنجور

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۴

 

درد دل ما دوای درد دل ماست

خوش درد و دوائیست که آن حاصل ماست

ما بندهٔ او و سید رندانیم

ما سائل او و عالمی سائل ماست

آن گنج که اسمای الهی خوانند

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۷۳

 

چه خوش ذوقیست ذوق باده نوشان

چه خوش کوئیست کوی می فروشان

چه خوش آهی است آه دردمندی

چه خوشوقتی است وقت کهنه پوشان

چه خوشحالی است حال بینوایان

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۰۰

 

من عین تو و تو عین وین عینین

یک عین بود ظهور او در کونین

هر گه که دو جام پر کنند از یک می

این هر دو یکی باشد و آن یک اثنین

جامی ز شراب خانه دارد رطلی

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 
 
sunny dark_mode