×
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۸ - راه نمودن فرزند قرهالعین عینالدین خضر را، که از ظلمات دنیا سوی روشنایی گراید، رواه الله من عین الحیوة عمره، کالخضر، بصحه الذات
ور بر دهد این درخت قندت
و آوازه چو من شود بلندت
۱ بیت
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۴۶ - رفتن مجنون به حوالی دیار لیلی و ملاقات و مقالات وی با سگی که در کوی وی دیده بود
در بازوی وی بود کمندت
در پنجه وی گشاد و بندت
۱ بیت
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۴۶ - رفتن مجنون به حوالی دیار لیلی و ملاقات و مقالات وی با سگی که در کوی وی دیده بود
واکنون که فلک ز پا فکندت
شد زور ز پای زورمندت
۱ بیت
عرفی » ترجیع بند
جان بسته لعل نوشخندت
دل شیفته قد بلندت
بر عارض آتشین تو خال
هست از پی چشم بد سپندت
چشم تو و ابروی کشیده
[...]
۹ بیت
افسر کرمانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۲
شکر شده عالمی ز قندت
من بنده لعل نوشخندت
تنها نه دلم به زلفت آویخت،
هر جا که دلی، اسیر بندت
رخساره به آفتاب منمای
[...]
۶ بیت