گنجور

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۶

 

از بوی گلم دماغ بگرفت

زان روی دلم به باغ بگرفت

خشکست دماغ من ز سودا

بی یار ز باغ و راغ بگرفت

در ظلمت هجرتم گرفتار

[...]

جهان ملک خاتون
 
 
sunny dark_mode