گنجور

قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۸۴ - در غزل است

 

سرمایه ای است سنگین؛ زلف تو دلبری را

پیرایه«ای است» نیکو چشمت ستمگری را

تا روی تو پری دید؛ از شرم آن نهان شد

از بهر این نبیند؛ هیچ آدمی پری را

از خنده تو شاید؛ گر جوهری بگرید

[...]

قوامی رازی
 
 
sunny dark_mode