×
حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۷
خاک در تو ما را به ز آب زندگانی
در سر هوای سرورت عمریست جاودانی
هر درد و غم که داری خواهم بجان که باشد
دردازتوعافیت ها غم از تو شادمانی
دست شکستگان گیر ای صاحب مروت
[...]
۸ بیت
حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۰
بر قامت تو شد راست دنیای کن فکانی
بر تارک تو زیبا است اکلیل من رآنی
از یکدمت نخستین جانبازی است برطین
چون زهرهٔ ریاحین از باده مهرگانی
هستی بر انبیا شه فرمانبرت که و مه
[...]
۶ بیت
حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۲
خوبان همه چو صورت تو دلنشین چو جانی
گر گوش حق شنو هست هم اینی و هم آنی
از شوق روی دلبر دارم دلی بر آذر
ای پرده دار آن در زان پرده کی نشانی
با دوست همنشینیم و ز هجر او دلم خون
[...]
۸ بیت