رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۲ - حافظ شیرازی قُدِّسَ سِرُّه
خواهی که سخت و سست جهان بر تو بگذرد
بگذر ز عهد سست و سخنهایِ سخت خویش
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۲ - حافظ شیرازی قُدِّسَ سِرُّه
بر ما بسی کمان ملامت کشیدهاند
تا کار خود ز ابروی جانان گشادهایم
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۲ - حافظ شیرازی قُدِّسَ سِرُّه
آن روز بر دلم درِ معنی گشاده شد
کز ساکنان درگهِ پیر مغان شدم
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۲ - حافظ شیرازی قُدِّسَ سِرُّه
از قیل و قال مدرسه حالی دلم گرفت
یک چند نیز خدمت معشوق و می کنم
این جان عاریت که به حافظ سپرد دوست
روزی رخش ببینم و تسلیم وی کنم
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۲ - حافظ شیرازی قُدِّسَ سِرُّه
زاهد از این نماز تو کاری نمیرود
هم مستی شبانه وسوز و گداز من
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۲ - حافظ شیرازی قُدِّسَ سِرُّه
برِ هوشمند سلسله ننهاد دستِ عشق
خواهی که زلف یار کشی ترک هوش کن
در راهِ عشق وسوسهٔ اهرمن بسی است
هشدار و گوشِ دل به پیامِ سروش کن
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۲ - حافظ شیرازی قُدِّسَ سِرُّه
یک قصه بیش نیست غم عشق و این عجب
از هر کسی که میشنوم نامکرر است
در راه او شکسته دلی میخرند و بس
بازار خودفروشی از آن راه دیگر است
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۲ - حافظ شیرازی قُدِّسَ سِرُّه
خواب و خورت ز مرتبهٔ عشق دور کرد
آنگه رسی به دوست که بی خواب و خورشوی
دست از مس وجود چو مردانِ ره بشوی
تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۲ - حافظ شیرازی قُدِّسَ سِرُّه
شیدا ز آن شدم که نگارم چو ماه نو
ابرو نمود و جلوه گری کرد و روببست
حافظ هر آنکه عشق نورزید ووصل خواست
احرامِ طوفِ کعبهٔ دل بی وضو ببست
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۲ - حافظ شیرازی قُدِّسَ سِرُّه
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
آری شود ولیک به خونِ جگر شود
صد نکته غیر حسن بباید که تاکسی
مقبول طبع مردم صاحب نظر شود
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۲ - حافظ شیرازی قُدِّسَ سِرُّه
مردم ز اشتیاق و در این پرده راه نیست
یا هست و پرده دار نشانم نمیدهد
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۲ - حافظ شیرازی قُدِّسَ سِرُّه
دانی که چنگ و عود چه تقریر میکنند
پنهان خورید باده که تکفیر میکنند
گویند رازِ عشق مگویید و مشنوید
مشکل حکایتی است که تقریر میکنند
ما از برونِ پرده گرفتار صد فریب
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۲ - حافظ شیرازی قُدِّسَ سِرُّه
گر رنج پیشت آید و گر راحت ای حکیم
نسبت مکن به غیر که اینها خدا کند
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۲ - حافظ شیرازی قُدِّسَ سِرُّه
عشقت نه سر سریست که از سر به در شود
مهرت نه عارضی است که جایِ دگر شود
عشقِ تو در وجودم و مهرِ تو در دلم
با شیراندرون شد و با جان به در شود
دردیست دردِ عشق که اندر علاجِ او
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۲ - حافظ شیرازی قُدِّسَ سِرُّه
ای دل غلام شاه جهان باش و شاه باش
پیوسته در حمایتِ لطف اله باش
آن را که دوستی علی نیست کافر است
گو زاهد زمانه وگو شیخ راه باش
مردِ خداشناس که تقوی طلب کند
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۲ - حافظ شیرازی قُدِّسَ سِرُّه
دریا و کوه در ره و من خسته و ضعیف
ای خضرِ پی خجسته مدد کن به همتم
هرچند غرق بحر گناهم ز شش جهت
تا آشنایِ عشق شدم ز اهل حرمتم
عیبم مکن به رندی و بدنامی ای حکیم
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۲ - حافظ شیرازی قُدِّسَ سِرُّه
چون صوفیان به حالت وجدند و مقتدا
ما نیز هم به شعبده دستی برآوریم
از جرعهٔ تو خاک و زمین دُرّ و لعل یافت
بیچاره ما که پیش تو از خاک کمتریم
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۲ - حافظ شیرازی قُدِّسَ سِرُّه
کاری کنیم ورنه خجالت برآورد
روزی که رخت جان به جهان دگر کشیم
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۲ - حافظ شیرازی قُدِّسَ سِرُّه
این تقوایم بس است که چون واعطان شهر
ناز و کرشمه بر سر منبر نمیکنم
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۵ - حسن غزنوی قُدِّسَ سِرُّه
آخر دلم به آرزوی خویشتن رسید
آنچ از خدای خواسته بودم به من رسید
دل رفته بود و جان شده منت خدای را
کان دل به سینه آمد و آن جان به تن رسید
من کیستم که صافی وصلت طمع کنم
[...]