گنجور

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۶ - انوری ابیوردی

 

نشنیده‌ای که زیر چناری کدو بنی

برجست و بر دوید بروبر به روز بیست

پرسید از چنار که تو چند روزه‌ای

گفتا که هست عمر من افزونتر ازدویست

گفتا به بیست روز من از تو گذشته‌ام

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » ترکیب ۱۱۴بندی عاشورایی » بند ۱۳

 

برحالت غریبی او آسمان گریست

تنها نه آسمان همه کون و مکان گریست

چون سوی مقتل آمد و برکشتگان گذشت

بر هر جوان و پیر خروشان چنان گریست

کزتاب شرم در رخ او ماسوا گداخت

[...]

صفایی جندقی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل چهارم - ترکیب‌بندها » شمارهٔ ۱ - شانزده بند عاشورایی

 

این مه، مه عزای حسین آیت هدای ست

مجلس نشین پیمبر و صاحب عزا خداست

ترکی شیرازی
 

ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۲۸ - در زندان شهربانی

 

بگرفتم آفتابه که گیرم ره مبال

آژان گرفت راهم و گفتا اجازه نیست

گفتم تو تا اجازه فراز آری از رئیس

من ریده‌ام به خویش‌،‌ بگفتا که چاره چیست

یاران نظر کنید که جز من به روزگار

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 

رهی معیری » منظومه‌ها » سنگریزه

 

زرگر ز من ستاند و بر او خیره بنگریست

وآنگه به خنده گفت که این سنگریزه چیست؟

رهی معیری
 
 
۱
۲
sunny dark_mode