گنجور

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۲

 

کو عشق کاز شمایل عقلم جنون چکد

از گریه نوش ریزد و از خنده خون چکد

لب تشنگی ز ریشهٔ چشمم کشد برون

آن قطره های خون که ز ریش درون چکد

خوش دل بدانم ار بچکد خون دل ز چشم

[...]

۵ بیت
عرفی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۹

 

خون شکایتم ز لب زخم چون چکد

ز آنجا که تیغ او نرسیدست خون چکد

نازم به سعی شوق که بی دست کوهکن

از تیشه زخم در جگر بیستون چکد

در جوشم آن چنان که ز چشم جراحتم

[...]

۵ بیت
فصیحی هروی