×
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۸۸
کم زان که جان به کوی تو دانیم سوختن
گر جمله وام را نتوانیم توختن
گر تو نظاره آیی و یا پرسش کنی
ما را کدام چاره به از جامه دوختن؟
در پرده پوشی ام چه کنی کوشش، ای رقیب
[...]
۶ بیت
شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش اول - قسمت اول
سرغیب آن را سزد آموختن
کو زگفتن لب تواند دوختن
۲ بیت