گنجور

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۲

 

‌بگشا کمند زلف که دل دردمند توست

آهوی نیم کشته ما در کمند توست

یک جا چو سرو با همه شوخی ستاده‌ای

دستی مگر به دامن سرو بلند توست؟

هر خون گرفته‌ای که شود کشته بی‌گناه

[...]

میلی
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۸

 

طوطی وظیفه‌خوار لب نوشخند توست

شکر فروش مصر خریدار قند توست

دوزخ کنایتی ز دل سوزناک من

جنت حکایتی ز رخ دل پسند توست

بگسیختم دل از خم گیسوی حور عین

[...]

فروغی بسطامی