گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۲۲

 

از خود برآی زود که گردد گزنده تر

چندان که زهر در بن دندان مار ماند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۲۲

 

دست من ز رعونت آزادگی چو سرو

با صد هزار عقده مشکل زکار ماند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۲۲

 

صائب زاهل درد هم آواز من بس است

کوه غمی که بر دلم از روزگار ماند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۴۵

 

مرغ ز دام جسته ز دل دانه می خورد

آدم دگر چرا به ریاض جنان رود

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۴۵

 

هر شاخ گل خدنگ به خون آب داده ای است

خونش به گردن است که در بوستان رود

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۴۵

 

خوش وقت بلبلی که در ایام نوبهار

از بیضه سر برآورد وپیش از خزان رود

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۴۵

 

زنگار خودپرستی از آیینه غرور

از خاکبوس درگه پیر مغان رود

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۴۵

 

نام ونشان حلال بر آن کس که در جهان

بی نام زندگی کند وبی نشان رود

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۴۵

 

بر عندلیب زمزمه عشق تهمت است

ورنه چرا شمیم گل از گلستان رود

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۴۵

 

ایمن مشو ز فتنه آن خال دلفریب

کاین دزد خیره در نظر پاسبان رود

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۵۶

 

صد پیرهن عرق کند از شرم، ماه مصر

یک عقده گر ز بند قبای تو وا شود

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۵۶

 

این شیوه ها که من زمیان تو دیده ام

مشکل به صد عبارت نازک ادا شود

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۵۶

 

بگشای لب که آب شود گوهر از حجاب

بنمای رخ که آینه محو صفا شود

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۵۶

 

آب گهر به چشم صدف اشک حسرت است

آنجا که لعل او به شکر خنده وا شود

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۵۶

 

خط شکسته است مرا خط سرنوشت

بال هما به طالع من بوریا شود

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۵۶

 

محراب صبح، گوشه ابرو بلند کرد

ساقی مهل نماز صراحی قضا شود

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۵۸

 

از آب شور تشنه شود بیقرارتر

سیراب بوسه از لب جانان کجا شود

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۵۸

 

خلوت دعای جوشن حسن برهنه روست

دلگیر یوسف از چه و زندان کجا شود

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۵۸

 

بر جوش عکس، خانه آیینه تنگ نیست

خلق کریم تنگ ز مهمان کجا شود

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۵۸

 

طوطی به معنی سخن خود نمی رسد

هر کس سخنورست سخندان کجا شود

صائب تبریزی
 
 
۱
۴
۵
۶
۷
۸
۱۲
sunny dark_mode