گنجور

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲ - لغز باسم آب

 

فرعون گشته ازدم او باطل الوجود

مانده ز شربت او دایم البقا

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲ - لغز باسم آب

 

سنگین دلست مادر او ز ینسبب بود

سنگین دلی چو مادر خود گشته در نما

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲ - لغز باسم آب

 

گاهی چو جبرییل بخاک آمده ز ابر

گاهی چو مصطفی زمین رفته برسما

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲ - لغز باسم آب

 

گازر شده بگاه وجود مکونات

معبر شده بگاه کرامات اولیا

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲ - لغز باسم آب

 

گاهی گداخته تنش از تیغ آفتاب

گاهی شکافته دلش از ضربت عصا

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲ - لغز باسم آب

 

زو سر فراز گشته همه چیز در جهان

واوسر بشیب چون عدوی صدر مقتدا

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲ - لغز باسم آب

 

مفتی شرع و خواجه عالم قوام دین

آن آفتاب دانش و آن عالم ذکا

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲ - لغز باسم آب

 

بحر علوم و کوه و وقار و سپهر مجد

کان سخا و گنج کرم معدن حیا

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲ - لغز باسم آب

 

بالفظ او چه فخر کند بحر از صدف

با دست او چه لاف زند ابر در سخا

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲ - لغز باسم آب

 

علمش بجز بوقت مسائل نگفته لم

جودش بجز بلفظ شهادت نگفته لا

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲ - لغز باسم آب

 

بر سائلان سخای کفش کرده زرفشان

با زایران صریر درش گفته مرحبا

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲ - لغز باسم آب

 

لطفش بر آن نسق که سحر بگذرد نسیم

خلقش بدان صفت که بگل بروزد صبا

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲ - لغز باسم آب

 

مسندازو منور چون ماه از آفتاب

منبر ازو مزین چون شمس ازضیا

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲ - لغز باسم آب

 

برداست آفتاب زرای وی ارتفاع

کرداست روزگار بصد روی التجا

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲ - لغز باسم آب

 

فرمان مطلقش شده هم پهلوی قدر

حکم روان او شده هم زانوی قضا

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲ - لغز باسم آب

 

گر نیستی برای کف در فشان او

دریا گهر چه دارد و خورشید کیمیا

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲ - لغز باسم آب

 

ای دام جهل را سخن عذب تو نجات

وی درد فقر را کف دربار تو شفا

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲ - لغز باسم آب

 

با چرخ هم عنانی و با بخت هم رکاب

با عقل همنشینی و باغیب آشنا

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲ - لغز باسم آب

 

هم از زبان کلک تو هر مشکلیست حل

هم از بنان راد تو هر حاجتی روا

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲ - لغز باسم آب

 

از شرم گوهر تو ستاره است ناتوان

از قرص آفتاب از آن شد در احتما

جمال‌الدین عبدالرزاق
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۱۶
sunny dark_mode