گنجور

ابن یمین » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۸

 

در باغ حسن سرو روانی براستی

دور از تو چشم بد همه جانی براستی

وقت صبوح با لب خندان بسان صبح

بنمای رخ که سرو روانی براستی

بگشای لب که وقت سخن در شاهوار

[...]

ابن یمین
 
 
sunny dark_mode