گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۹۹

 

تیغ زبان به عاشق حیران چه می‌کند

با پای خفته خار مغیلان چه می‌کند

یک بار سر برآر زجیب قبای ناز

دست مرا ببین به گریبان چه می‌کند

مرهم به داغ‌های جگرسوز مامنه

[...]

صائب تبریزی
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۴۱۲

 

کف چون تهی‌ست جوهر انسان چه می‌کند؟

خاتم چو نیست، دست سلیمان چه می‌کند؟

آتش زدی ز جلوه به خاشاک هستیم

این برق را ببین به نیستان چه می‌کند؟

از پردهٔ حجاب برآ، آفتاب من

[...]

حزین لاهیجی
 

طبیب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۸

 

گفتی که با دلت غم هجران چه می‌کند

باد خزان ببین به گلستان چه می‌کند

منعم کنی ز گریه خونین و با دلم

آگه نیی که کاوش مژگان چه می‌کند

از دامن وصال تو دستی که کوته است

[...]

طبیب اصفهانی