گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴۰۸

 

از تن خجل ز شرم گنه رفت جان برون

چون ناوک کجی که رود از کمان برون

از پیر، حرص زرد به مداوا نمی رود

این تب به مرگ می رود از استخوان برون

خونم اگر دهی به سگان، می کنم حلال

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode