×
سعدی » رسائل نثر » شمارهٔ ۲ - رسالهٔ نصیحة الملوک [۱-۷۵]
ظالم برفت و قاعدۀ زشت از او بماند
عادل برفت و نام نکو یادگار کرد
سعدی » رسائل نثر » شمارهٔ ۴ - رساله در عقل و عشق
ای برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم
وز هر چه گفته اند و شنیدیم و خوانده ایم
مجلس تمام گشت و به پایان رسید عمر
ما همچنان در اول وصف تو ماندهایم
*
سعدی » رسائل نثر » شمارهٔ ۶ - تقریرات ثلاثه
از من بگوی حاجی مردم گزای را
کاو پوستین خلق به آزار میدرد
حاجی تو نیستی شتر است از برای آنک
بیچاره خار میخورد و بار میبرد