گنجور

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۳۹۱

 

دوش مرا صبحدم آمد و آواز داد

گفت که خواهد تو را راه به من باز داد

کرد برون ز آستین شیشگکی پر شراب

بر لب جام آنگهی بوس به اعزاز داد

داد به من جام و گفت نوش کن و دم مزن

[...]

حکیم نزاری
 
 
sunny dark_mode