گنجور

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۱۱۱ - مقام عاشقی

 

فصل گل است ساقیا شیشهٔ پر شراب کو؟

گل ز حجاب شد برون، شاهد بی حجاب کو؟

مطربکا تو هم چرا؟ میل طرب نمی کنی

تار تو کو دفت چه شد، چنگ و نی ورباب کو؟

من که به عشق و عاشقی شهرهٔ شهرها شدم

[...]

ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل دوم - مدیحه‌سرایی‌ها » شمارهٔ ۶ - تخت خلافت

 

باد بهار می وزد ساقی ماه پیکرا

موسم عیش شد هلا باده بکن به ساغرا

خیز و مرا به ساتکین ریز زنای بلبله

راح رحیق غم زدا بادهٔ روح پرورا

زان می تلخ وش که از خوردن یک پیاله اش

[...]

ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۱۶ - زلف گره گشا

 

خیز ز جای ای پسر، جان و تنم فدای تو

غرق به خون چرا شده گیسوی مشک سای تو

بر سر زانویم دمی، از ره مهر سر بنه

تا که ز دود دل کشم، سرمه به چشم های تو

تو در زمین کربلا شدی دچار صد بلا

[...]

ترکی شیرازی