گنجور

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۱

 

تا دل من برده‌ای قصد جفا کرده‌ای

نی بر من بوده‌ای نی غم من خورده‌ای

هست به نزدیک خلق جرم من و تو پدید

من رخ تو دیده‌ام تو دل من برده‌ای

ای ز من دلشده بی‌گنهی سر متاب

[...]

انوری
 

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۲ - در مدح خاقان اعدل ابوالمظفر عمادالدین پیروز شاه

 

نوش لب لعل تو قیمت شکر شکست

چین سر زلف تو رونق عنبر شکست

نوبت خوبی بزن هین که سپاه خطت

کشور دیگر گشاد لشکر دیگر شکست

نسخهٔ زلف تو برد آنکه بر اطراف صبح

[...]

انوری