×
مجد همگر » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷
حس جهانگیر تو مملکت جان گرفت
کفر سر زلف تو عالم ایمان گرفت
دل چو نسیم تو یافت جامه به صد جادرید
دیده چو روی تو دید ترک دل و جان گرفت
جان بشد و آستین بر من مسکین فشاند
[...]
مجد همگر » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۴
دلکم برد به شیرین سخنک هندوکی
کژ زبانک بتکی راست قدک مه روکی
زین لطیفک بتکی گردنک افراشتکی
نازکک ساقکی آکنده بر او بازوکی
لبکانش به صفا راست چو بیجادککی
[...]