×
مجد همگر » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷
حسن جهانگیر تو مملکت جان گرفت
کفر سر زلف تو عالم ایمان گرفت
دل چو نسیم تو یافت جامه به صد جا درید
دیده چو روی تو دید تَرک دل و جان گرفت
جان بشد و آستین بر من مسکین فشاند
[...]
۱۸ بیت
مجد همگر » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲
ای آنکه عفو کامل و احسان سابقت
برداشت رعب و امید و بیم را
در حل و عقد نظم جهان دست قدرتت
برهان نمود معجز کف کلیم را
شرمنده دو لفظ تو از تو نواخت یافت
[...]
۶ بیت