×
جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » قصاید » شمارهٔ ۴
من کیم از دام حرص و آز رهیده
پای به دامان فقر و فاقه کشیده
عرق تمنا ز هر چه هست گسسته
تار تعلق ز هر چه هست بریده
بسته زبان هم ز خوانده هم ز نوشته
[...]
صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۱۸ - در مدح ثامن الائمه علیهمالسلام
ماهرخا ابتدای فصل بهار است
وقت گل و استماع صورت هزار است
ای که گل سرخ پیش روی تو خار است
صفحه گیتی تمام نقش و نگار است
از بس کز باغ و راغ سبزه دمیده
[...]
صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۱۸ - در مدح ثامن الائمه علیهمالسلام
از بس کز باغ و راغ سبزه دمیده
شاخه گل زیر بار غنچه خمیده
سرمه به چشم سیاه خویش کشیده
شاخ به شاخ از سر نشاط پریده
ذکر مسمط کنیم و فکر قصیده
[...]
میرزاده عشقی » دیوان اشعار » قالبهای نو » ای کلاه نمدی ها!
ارث پدر گفتمت، به او نرسیده
جیب شما، ملت فقیر بریده
پارک بنا کرده، از تو رفته خراسان
هرچه که بوده، در آن دهات خریده
این همه پول از کجا رسیده به این مرد؟
[...]