×
ناصرخسرو » جامع الحکمتین » بخش ۱۰ - اندر تعریف «من»
گر بشد از من منال و مال (و) ولایت
جود (و) شجاعت نشد، نه فضل و کفایت
شکر خداوند را که مایه بجایست
سود کنم، گر کند خدای عنایت
بدهد روزیم اگر ولایت ندهد
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۰
چون غم هجران او نداشت نهایت
عاقبت اندوه عشق کرد سرایت
وقت نیامد بتا، که از سر انصاف
سوی ضعیفان نظر کنی به عنایت
غایت آنها که از جفای تو دیدم
[...]
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۸ - در نعت حضرت ختمی مرتبت صلیالله علیه و آله
بعد حسین کرد آفتاب ولایت
سیز بنه برج و تافت بهر هدایت
تا ده و دو برج را رسید نهایت
بسته و بگشودهاند خوش به حمایت