گنجور

ابن یمین » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۵

 

دل دیوانه سار من چو از زلفش در آویزد

ز طاق ابرویش خود را بزنجیر اندر آویزد

کسی در کوی عشق او بپایان میبرد پیمان

که چون پا در نهد اول بدست خود سر آویزد

بیاد رسته دندان همچون در شهوارش

[...]

ابن یمین
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۶۱

 

به دلهای فگار آن لعل روشن گوهر آویزد

که اخگر بر کباب تر به آسانی درآویزد

در آن دریا که دست از جان خود شستن بود ساحل

زهی غافل که از موج خطر در لنگر آویزد

رگ جانم زغیرت موی آتش دیده می گردد

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode