گنجور

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات از رسالهٔ جلالیه » شمارهٔ ۳۸

 

دو روزی شد که با هجران جانان صحبتی دارم

درین کار آزمودم خویش را خوش طاقتی دارم

به حال مرگ باشد هرکه دور افتد ز غمخواری

من از دلدار دور افتاده‌ام خوش حالتی دارم

از آن کو رخت بستم وز سگ او خواستم همت

[...]

محتشم کاشانی
 

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۵۰

 

دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم

نمی دانم چه می گویم عجایب حالتی دارم

نه با اشکم نه با آهم نه با دردم نه با داغم

به جای توشه ره دامن پر خجلتی دارم

اگر غمهای او باشد و اگر سودای او باشد

[...]

اسیر شهرستانی
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۶۴۷

 

پریشان خاطرم از همنشینان عزلتی دارم

خموشی صحبت خاصی ست، با خود خلوتی دارم

نمی آرد دل آزرده تاب نکهت زلفش

دماغ آشفته ام، از بوی سنبل وحشتی دارم

سر خجلت به پیش افکنده ام از کرده های خود

[...]

حزین لاهیجی
 
 
sunny dark_mode