سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل ۵۲
خلاف راستی باشد، خلاف رای درویشانبنه گر همتی داری، سری در پای درویشان
گرت آیینهای باید، که نور حق در او بینینبینی در همه عالم، مگر سیمای درویشان
قبا بر قد سلطانان، چنان زیبا نمیآیدکه این خلقان گردآلوده را، بالای درویشان
به مأوی سر فرود آرند، درویشان معاذللهوگر خود جنتالمأوی بود مأوای درویشان
وگر خواهند درویشان، ملک را صنع […]

سیف فرغانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات (گزیدهٔ ناقص) » شمارهٔ ۳۹
دلا گر دولتی داری طلب کن جای درویشانکه نور دوستی پیداست در سیمای درویشان
برون شو از مکان و کون تا زیشان نشان یابیچو در کون و مکان باشی نیابی جای درویشان
بر ایشان که بشناسند گوهرهای مردم راتوانگر گر بود چون زر نگیرد جای درویشان
چو مهر خوب رویان است در هر جان تو را جانیاگر دولت […]

سیف فرغانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۹۰
دلا گر دولتی داری طلب کن جای درویشان
که نوردوستی پیداست در سیمای درویشان
برون شو از مکان و کون تا زیشان نشان یابی
چو در کون و مکان باشی نیابی جای درویشان
بر ایشان که بشناسند گوهرهای مردم را
توانگر گر بود چون زر نگیرد جای درویشان
چو مهر خوب رویانست در هر جان ترا جانی
اگر دولت ترا جا داد […]
