گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۰۴

 

چها تا با هوسناکان کند رخسار گلرنگش

که بویش فتنه خوابیده را بیدار می سازد

به اندک روی گرمی از خجالت آب می گردم

مرا چون نخل مومین سردی بازار می سازد

گهر پروردن از گردون بدگوهر نمی آید

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۰۵

 

جمالت دیده ها را مطلع انوار می سازد

دهانت سینه ها را مخزن اسرار می سازد

ندارد صرفه ای معشوق را هشیار گرداندن

وگرنه غنچه را بلبل دل بیدار می سازد

من آن مرغ سحرخیزم ریاض آفرینش را

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۲۳۲

 

سیه مستان غفلت را فلک هشیار می سازد

درشتان را به گردش آسیا هموار می سازد

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode