گنجور

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۸

 

لبت در خنده با من، وز نگاهت جنگ می‌بارد

ندانم در چه فکری، خون ازین نیرنگ می‌بارد

من دیوانه با یادش چنان حیرانیی دارم

که آگه نیستم هرچند بر من سنگ می‌بارد

خیال آن لب و رخساره‌ام در دیده می‌گردد

[...]

میلی
 
 
sunny dark_mode