گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۲۲

 

به ذوقی تکیه بر شمشیر جسم لاغرم دارد

که شبنم در کنار گل حسد بر بسترم دارد

صائب تبریزی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۸

 

چنان فکر میان نازک او لاغرم دارد

که چشم آینه مو از مثال پیکرم دارد

بود فکر محالم خواهش وصل بناگوشی

که در بحر طلب غواص آب گوهرم دارد

ز ننگ احتیاج از دولت درویشی آزادم

[...]

جویای تبریزی
 

قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۸

 

مگر تیر جفای یار پر در بسترم دارد

که امشب خواب راحت راه بر چشم ترم دارد

محبت این‌قدر دارد به قتلم کز پس مردن

به جای خشت تیغش دست در زیر سرم دارد

مرا سوزاند و دست از دامن من دل برنمی‌دارد

[...]

قصاب کاشانی