گنجور

صائب » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۵۵۹

 

نمی آیی، نمی خوانی، نمی جویی خبر از من

خدا ناکرده در دل رنجشی داری مگر از من؟

بگو تا گریه را دامان کوشش بر کمر بندم

اگر بر دل غباری داری ای روشن گهر از من

۲ بیت
صائب
 

صائب » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۳۰

 

نمی آیی، نمی خوانی، نمی جویی خبر از من

خدا ناکرده در دل رنجشی داری مگر از من؟

بگو تا گریه را دامان کوشش بر کمر بندم

اگر بر دل غباری داری ای روشن گهر از من

۲ بیت
صائب
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۵۵

 

جنونم دشت پیما شد کن ای مجنون حذر از من

بیابان داغها چون لاله دارد بر جگر از من

من آن صیدم که خاطرجویی صیاد می سازم

قفس کی می تواند کرد قطع بال و پر از من

ملامت گوی را از شکوه اش گرم است بازارش

[...]

۱۶ بیت
سیدای نسفی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۵۷

 

نمی آیی به بالینم نمی گیری خبر از من

الهی دل به بی رحمی دهی گردن بتر از من

به کنج خانه امشب از غمت چندان فغان کردم

که در فریاد شد همچون جرس دیوار و در از من

من آن مرغم که در صحن گلستان بود پروازم

[...]

۱۶ بیت
سیدای نسفی