گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۰۱

 

اگر دل را ز خاشاک علایق پاک می کردم

همان در خانه خود کعبه را ادراک می کردم

بهم پیچیدن طومار هستی بود منظورم

اگر از آستین دستی برون چون تاک می کردم

گشاد عالمی می بود در دست دعای من

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۵۰۸

 

به می گرد ملال از چهره دل پاک می کردم

ز هر پیمانه ای خون در دل افلاک می کردم

درین ظلمت سرا می یافتم گم کرده خود را

اگر صبح بناگوش ترا ادراک می کردم

صائب تبریزی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۷۶

 

دمی چون شمع‌ گر جیب تغافل چاک می‌کردم

به مژگان زبن شبستانها سیاهی پاک می‌کردم

به این ‌گرد چمن چیزی ‌که دارد اضطراب من

گر از پا می‌نشستم عالمی را خاک می‌کردم

قضا گر می‌گرفت از من غبار قدردانیها

[...]

بیدل دهلوی
 
 
sunny dark_mode