گنجور

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۲ - در مدح شاه‌جهان

 

غرور حسنش از بس با اسیران سرگران کرده

زره برگشته تیرش استخوانم گر نشان کرده

بعاشق دشمنست آنسانکه هرگز گل نمی بوید

ز گلزاری که دروی عندلیبی آشیان کرده

بر آن لب خال مشکین چیست، نقاش ازل گویا

[...]

کلیم
 
 
sunny dark_mode