گنجور

بابافغانی » دیوان اشعار » ترکیبات » ترکیب بند در رثاء سلطان یعقوب

 

که گفت ای آتش جانسوز کاین بی اعتدالی کن

ز آب زندگانی ساغر جمشید خالی کن

چرا ای باد بر هم می زنی دریای هستی را

دگر گر می توان عالم پر از عقد لآلی کن

چه رستاخیز بود ای باد کاین بی قوتی کردی

[...]

بابافغانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۲۶

 

سر بی مغز را از باده گلرنگ خالی کن

دل خود را مصفا از شراب لایزالی کن

چو نقش بوریا بر خاک نه پهلوی لاغر را

می ریحانی تحقیق در جام سفالی کن

چو ماه بدر عمری جلوه تن پروری کردی

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode