گنجور

غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۴

 

جنون مستم به فصل نوبهارم می‌توان کشتن

صراحی بر کف و گل در کنارم می‌توان کشتن

گرفتم کی به شرع ناز زارم می‌توان کشتن

به فتوای دل امیدوارم می‌توان کشتن

به جرم این که در مستی بیابان برده‌ام عمری

[...]

غالب دهلوی
 
 
sunny dark_mode