گنجور

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴

 

یکی پرسید از سقراط کز مردن چه خواندستی؟

بگفت ای بی‌خبر، مرگ از چه نامی زندگانی را‌؟

اگر زین خاکدان پست روزی بر پری بینی

که گردون‌ها و گیتی‌هاست ملک آن جهانی را

چراغ روشن جان‌را مکن در حصن تن پنهان

[...]

۴۰ بیت
پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۰

 

اگر روی طلب زائینهٔ معنی نگردانی

فساد از دل فروشوئی، غبار از جان برافشانی

هنر شد خواسته، تمییز بازار و تو بازرگان

طمع زندان شد و پندار زندانبان، تو زندانی

یکی دیوار ناستوار بی پایه‌ست خود کامی

[...]

۵۸ بیت
پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۷۱ - بیت

 

خیال آشنائی بر دلم نگذشته بود اول

نمیدانم چه دستی طرح کرد این آشنائی را

۱ بیت
پروین اعتصامی