گنجور

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۲۳ - عهد با جانان!

 

من این جانی که دارم عهد با جانان خود کردم

که گر پایش نریزم دشمنی با جان خود کردم

غمت بنشسته بر دل برد از من مایه هستی

ندانستم در آخر دزد را مهمان خود کردم

ز دست بی‌سر و سامانی خود من ترک سر گفتم

[...]

عارف قزوینی
 
 
sunny dark_mode