گنجور

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۰ - رفتن شاپور دیگر بار به طلب شیرین

 

من آنگه گفتم او آید فرادست

که اقبال ملک در بنده پیوست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۲ - بر تخت نشستن خسرو به جای پدر

 

خبر دادند کاکنون مدتی هست

کز این قصر آن نگارین رخت بر بست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۷ - صفت بهار و عیش خسرو و شیرین

 

سمن ساقی و نرگس جام در دست

بنفشه در خمار و سرخ گل مست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۷ - صفت بهار و عیش خسرو و شیرین

 

ریاحین بر ریاحین باده در دست

به شهرود آمدند آن روز سرمست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۸ - شیرکشتن خسرو در بزمگاه

 

وزان پس رسم شاهان شد که پیوست

بود در بزمگه‌شان تیغ در دست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۸ - شیرکشتن خسرو در بزمگاه

 

ملک بر تنگ شکر مهر بشکست

که شکر در دهان باید نه در دست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۰ - افسانه‌سرائی ده دختر

 

سعادت بر گشاد اقبال را دست

قران مشتری در زهره پیوست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۰ - افسانه‌سرائی ده دختر

 

عروس شب چو نقش افکند بر دست

به شهرآرائی انجم کله بربست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او

 

به سرپنجه مشو چون شیر سرمست

که ما را پنجه شیرافکنی هست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او

 

دگر وجه آنکه گر وجهی شد از دست

از آن روشنترم وجهی دگر هست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او

 

نبرد دزد هندو را کسی دست

که با دزدی جوانمردیش هم هست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او

 

چو ما را قند و شکر در دهان هست

به خوزستان چه باید در زدن دست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او

 

چو می‌بینم کنون زلفت مرا بست

تو در دست آمدی من رفتم از دست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او

 

تو سرمست و سر زلف تو در دست

اگر خوشدل نشینم جای آن هست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او

 

ملک برخاست جام باده در دست

هنوز از باده دوشینه سرمست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او

 

نباشد هیچ هشیاری در آن مست

که غل بر پای دارد جام در دست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او

 

و گر خواهی به شاهی باز پیوست

دریغا من که باشم رفته از دست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۳ - جنگ خسرو با بهرام و گریختن بهرام

 

بزرگ امید پیش پیل سرمست

به ساعت‌سنجی اصطرلاب در دست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۳ - جنگ خسرو با بهرام و گریختن بهرام

 

نظر می‌کرد و آن فرصت همی جست

که بازار مخالف کی شود سست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۳ - جنگ خسرو با بهرام و گریختن بهرام

 

ندیدم کس که خود را دید و نشکست

درست آن ماند کو از چشم خود رست

نظامی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۸