گنجور

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۰۱

 

سحر زان شمع باشد تاب خورده

که او شب باده در مهتاب خورده

دلم بی نغمه ذوق از می ندارد

گل ما آب از دولاب خورده

بود پرورده ی سرگشتگی دل

[...]

سلیم تهرانی
 
 
sunny dark_mode