×
جامی » دیوان اشعار » خاتمة الحیات » قطعات » شمارهٔ ۴
ز بس کز آشنایان زخم خوردم
زند گر حلقه گردم اژدهایی
نیاید بر دل من سختتر زان
که کوبد حلقه بر در آشنایی
۲ بیت

جامی » دیوان اشعار » خاتمة الحیات » قطعات » شمارهٔ ۱۶
همه شحمی و لحم ای شوخ قصاب
خوش آن کو چون تو باری برگزیند
اگر اسب تو هرگز جو نیابد
ز ضعف و لاغری کی رنج بیند
تو هرگاهی که بر وی می نشینی
[...]
۳ بیت
