×
جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۵
هنوز یک گل تو از هزار نشکفته ست
به باغ عشق چو بلبل هزارت آشفته ست
قبای تنگ گشادی ز پیرهن هرگز
به لطف تو گلی از باغ حسن نشکفته ست
دهان خامش تو گوهریست ناسفته
[...]
۷ بیت