گنجور

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۰

 

به دشمنان نتوان رفت و این شکایت کرد

که: دوست بر دل ما جور تا چه غایت کرد؟

لبش، که بر دل ما راه زد، جنایت نیست

دلم که آه زد از دست او جنایت کرد

بیا، که درد ترا من به جان خریدارم

[...]

اوحدی
 
 
sunny dark_mode