×
کمالالدین اسماعیل » ملحقات » شمارهٔ ۵ - و قال ایضا
غریب و خسته و درمانده ام خداوندا
ز فیض فضل، تو یک شربت شفا بفرست
چو لاله غرقه بخونم در آتش شوقت
نسیم لطفی از عالم بقا بفرست
ببوی رحمت تو بنده کرد جان بازی
[...]
کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۳
سؤال بوس که کردم مرا جواب فرست
اگر شکر نفرستی ز ب عتاب فرست
پیام ده به من از لب که سوخت تشنه دلم
کباب هست مرا وعده شراب فرست
به روز هجر ز عارض به ما سلام رسان
[...]