گنجور

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۰۰

 

ز فیض عشق تو چون حسن دلپذیر شدیم

غبار راه تو بودیم، ازان عبیر شدیم

به خون خویش علم چرب کرده ایم چو شمع

که خود نخست ز خصمان به خود اسیر شدیم

چو صبح، برگ خزانی زنیم بر دستار

[...]

سلیم تهرانی