گنجور

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۷

 

ز خنده آب بقا را به تشنه شور کند

به زهر چشم، مگس را ز شهد دور کند

شکست کار دل من ازوست، کآینه را

خدا چو چشم بد از چهره ی تو دور کند!

به غیر باده ی گلگون ندیده ام هرگز

[...]

سلیم تهرانی
 
 
sunny dark_mode