انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۵۷
شود زیادت شادی و غم شود نقصان
چو شکر و صبر کنی در میان شادی و غم
ز شکر گردد نعمت بر اهل نعمت بیش
به صبر گردد محنت بر اهل محنت کم
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۷ - در مدح اتابک محمد بن ملکشاه
بساط عدل بگسترد باز در عالم
خدایگان جهان خسرو بنی آدم
قوام چتر سلاطین سکندر ثانی
پناه دولت سلجوق اتابک اعظم
خطاب کرده بدو چرخ شهریار زمین
[...]
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۹ - در مدح صدر سعید قوام الدین ابوالفتوح
قوام دین سر احرار و اختیار ملوک
که نیست جز تو کسی قهرمان تیغ و قلم
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۹ - در مدح صدر سعید قوام الدین ابوالفتوح
توئی که هستی از گوهر سخا و کرم
توئی که هستی از خاندان تیغ و قلم
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۹ - در مدح صدر سعید قوام الدین ابوالفتوح
توئی که ترا گاه دانش و مردی
بیان فضل و فصاحت بنان تیغ و قلم
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۹ - در مدح صدر سعید قوام الدین ابوالفتوح
نفاذ امر تو وسطوت اشارت تست
مضا و هیبت و حکم روان تیغ و قلم
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۹ - در مدح صدر سعید قوام الدین ابوالفتوح
همی فرازد از تو سپهر فضل و هنر
همی فروزد از تو جهان تیغ و قلم
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۹ - در مدح صدر سعید قوام الدین ابوالفتوح
خطا نیفتد بر تیغ و بر قلم پس ازین
که پاس حکم تو شد پاسبان تیغ و قلم
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۹ - در مدح صدر سعید قوام الدین ابوالفتوح
ازان هنر که عیان گشت نزد عقل از تو
نبود صد یک ازان در گمان تیغ و قلم
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۹ - در مدح صدر سعید قوام الدین ابوالفتوح
شدست ویران از تو نهاد بخل و ستم
شدست پیدا از تو نهان تیغ و قلم
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۹ - در مدح صدر سعید قوام الدین ابوالفتوح
خجل شوند همی از زبان دربارت
زبان پر گوهر و در فشان تیغ و قلم
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۹ - در مدح صدر سعید قوام الدین ابوالفتوح
صریر کلک تو و عکس خنجر تو همی
چو رعد و برق جهد زاسمان تیغ و قلم
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۹ - در مدح صدر سعید قوام الدین ابوالفتوح
ببحر ماند دستت ازان همی خیزد
همیشه زو گهر و خیزران تیغ و قلم
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۹ - در مدح صدر سعید قوام الدین ابوالفتوح
شدست کند ز جود تو حرص آز و نیاز
شدست تیز بمدحت زبان تیغ و قلم
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۹ - در مدح صدر سعید قوام الدین ابوالفتوح
رواست گر بمدیح تو تر کنند زبان
که پر ز گوهر کردی دهان تیغ و قلم
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۹ - در مدح صدر سعید قوام الدین ابوالفتوح
ز آب لفظ تو و آبروی دشمن تست
اگر ز آب بود زنده جان تیغ و قلم
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۹ - در مدح صدر سعید قوام الدین ابوالفتوح
بجز دل تو نباشد جهان عدل و سخا
بجز کف تو نزیبد مکان تیغ و قلم
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۹ - در مدح صدر سعید قوام الدین ابوالفتوح
کنون که تیغ و قلم در ضمان دست توأند
شدند دولت و دین در ضمان تیغ و قلم
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۹ - در مدح صدر سعید قوام الدین ابوالفتوح
عدو و ناصح تو کرده عقد گردن و گوش
زدر و لعل که خیزد ز کان تیغ و قلم
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۹ - در مدح صدر سعید قوام الدین ابوالفتوح
بلفظ عذب تو و خون دشمنت گوئی
که رفت بیع و شری درمیان تیغ وقلم