گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۴۳

 

خوش آنکه بودمه من زباده مست شده

فکنده دست ز دوش من و ز دست شده

چو کام از آن لب میگون دلم مست یافت

چنان خوشست بمستی که می پرست شده

اگر چه دین و دلم شد شراب و شاهد و ساقی

[...]

اهلی شیرازی
 
 
sunny dark_mode