قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح میر ابومنصور
نه هیچ غیبی با رای او بود مدغم
نه هیچ گنجی با جود او بود مستور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح میر ابومنصور
تن مخالف او باد جفت بند و گزند
دل موافق او بادجفت سور و سرور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح میر ابومنصور
بروز رزم کند شادی معادی غم
بروز بزم کند ماتم موالی سور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح میر ابومنصور
چو روز گردد با یادمهر او شب داج
چو خار باشد با یاد کین او گل حور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح میر ابومنصور
ز عدل او همه آفاق با نشاط عدیل
ز جود او همه گیتی ز فقر و بخل نفور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح میر ابومنصور
بدان خوشی که بسائل سپارد او دینار
کسی درم نسپارد بمشرف و گنجور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح میر ابومنصور
برون ز خدمت او فخر هرچه خوانی عار
برون ز مدحت او هرچه راست گوئی زور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح میر ابومنصور
بزور پیل و دل شیر اگرش وصف کنم
در این نباشد بهتان در آن نباشد زور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح میر ابومنصور
سؤال سائل باشد بگوش او چونانک
بگوش عاشق سرمست ناله طنبور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح میر ابومنصور
نه آن عجب که ز دزد ایمنند با عدلش
از این عجب که روند ایمن از اسود و نسور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح میر ابومنصور
کند همیشه سفر تیر او میان عیون
کند همیشه گذر خشت او میان صدور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح میر ابومنصور
ایا ز تو مدد دوستان همیشه پدید
ایا ز تو نفر دشمنان همیشه نفور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح میر ابومنصور
مخالفان ز خلاف تو زیر بند رقاب
موافقان ز رضایت بری ز رنج و ثبور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح میر ابومنصور
ز خون حلق معادی معصفری گردد
اگر بپرد در حربگاه تو عصفور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح میر ابومنصور
اگر سنان تو بیند بخواب در قیصر
وگر حسام تو بیند بخواب در فغفور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح میر ابومنصور
یکی بنالد بر روم زار و مردم روم
یکی بنالد بر خلق تور و تربت تور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح میر ابومنصور
ولی همیشه بلند از تو و مخالف پست
درم ز تو بشکایت مدام و خلق شکور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح میر ابومنصور
جهان بدنش مأمور بود مأمون را
گرت بدیدی مأمون ترا شدی مأمور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح میر ابومنصور
کسی که مهر تو جست از خدای عرش بیافت
در این سرای مراد و در آن سرای قصور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح میر ابومنصور
بداد و بخشش داد جهان همه بدهی
نیوفتاد کسی جز تو بر جهان غرور
